04:49 - May 19, 2024
  • googleplus
  • telegram
  • instagram
  • aparat
  • صفحه خانگی
  • >
  • فرهنگی
  • >
  • درباره کارکرد رسانه در تقابل دوگانه مردم و دولت؛
    سنگرسازی برای احقاق مطالبات عامه بجای توجیه‌گری

درباره کارکرد رسانه در تقابل دوگانه مردم و دولت؛
سنگرسازی برای احقاق مطالبات عامه بجای توجیه‌گری

 یادداشت / کیمیای شمال – رسانه جز تابعان جدید دهکده جهانی است؛ بازیگری قدرتمند که سبب‌ساز سلطه می‌شود و هدف را ولو هرچه که باشد اعم از درست و غلط به کرسی می‌نشاند. اهمیت رسانه‌ها در دنیای جدید به اندازه‌ای است که نظریه‌پردازان ارتباطات در عصر مدرن، رسانه‌ها را به‌عنوان رکن چهارم دموکراسی معرفی کرده و نقش آن را غیرقابل انکارو بی‌جایگزین می‌دانند.

شأن و نقش رسانه‌ها در ساختار دموکراتیک آنجا معنا می‌یابد که رسانه‌ها با کارکردهای نظارتی و آموزشی نه‌تنها جامعه را به سمت آگاهی و رشد و بالندگی سوق داده و زمینه تحقق اهداف متعالی توسعه کشور را در سطح جامعه محقق می‌سازند بلکه با ابزارهای نظارتی، عملکرد مدیران را در ذره‌بین بازرسی و ارزیابی می‌برند و در صورت بروز خطا در رویه‌ها و اقدامات، با بیان شفاف به ارائه راهکار می‌پردازند تا از این طریق ضریب خطا را کاهش داده و درعین‌حال جبران سازند.
از این رو رسانه‌ها و مطبوعات را رکن چهارم دموکراسی نام نهاده‌اند تا به وجه اولی به صیانت از حریم آزادی، آگاه‌سازی جامعه و نیز کنترل جریان‌های مدیریتی در سطوح طبقاتی جامعه بپردازند.
در نگاهی دیگر می‌توان اینگونه اذعان کرد که یک جامعه پویا، محملی است  که مردمش در برابر دولت، ابزاری برای مطالبه‌گری دارند. با رسانه می‌توانند نظارت بر عملکرد مدیرانی داشته باشند که برای خدمت به جامعه از سوی خود مردم انتخاب شده‌اند. بنابر همین کارکرد است که اندیشمندانی چون جان لاک و آنتونیو گرامشی و بقیه، رسانه‌ها را سنگر ملت و حافظ مطالبات مردم معرفی کرده‌اند.
باید گفت نظارت رسانه نه بالذات بلکه در ظاهر این روزهای جوامع، که بواقع باید هدفش کنترل عملکرد نهادهای مختلف حکمرانی باشد، نه‌تنها نامطلوب نیست بلکه امری به غایت لازم برای صیانت از ارکان حاکمیت است.
الزام بر رسانه‌هاست که با مراقبت از کارکرد بخش‌های مختلف مدیریتی، اشکال کار را در آنان پیدا کرده و مسیر حرکت‌شان را در مدار منسجم و معقول قرار دهند.
اما در نقطه مقابل، رسانه توجیه‌گر مسئولیت نظارت را هم الکن می‌گذارد و هم در مسیر خلاف مصالح کشور و جامعه صرفاً به توجیه‌گری، مجیزگویی و ثناخوانی می‌پردازد و احتمالا به جای حرکت مستقل در کنار راهبری برنامه‌های مختلف آن‌هم براساس نیازها و مطالبات مردم صرفا در پس برنامه‌های دولت حرکت می‌کند پس تمام مساعی خود را بکار می‌گیرد تا توجیه‌کننده وضعیت موجود باشد.
این همان پاشنه آشیل برای نظام‌های مدیریتی و مصداق دوست نادان برای جامعه و دولت است.
اینگونه نیز می توان قیاس کرد که یکی از کارکردهای روابط ‌عمومی لااقل در بخش فعالیت رسانه‌ای جدای از ارزش‌گذاری نیک و بد، تبلیغات و ارائه چهره رتوش‌شده از سازمان مطبوع است.
هرچند به دلایل مختلف کمتر می‌توان به آن خرده گرفت! بالاخره هدف روابط عمومی عموما تبلیغ است و تبلیغ. برای کلیت رسانه و اهداف متصورش اما این مساله کاملاً مذموم به نظر می‌رسد.
رسانه توجیه‌گر به یک معنا همان روابط‌عمومی تبلیغات‌چی برای دولت است که با پشت کردن به اصول حرفه‌ای رسانه و به جای نقش ارزشمند مطالبه‌گری با هدف توسعه کیفی و کمی جامعه، به مداحی صرف و تمجید نابجا می‌پردازد و به تدریج جامعه را به ورطه نابودی می‌کشاند.
حداقل مسیر را از آنچه مردم می‌خواهند، دور می‌کند.
این رسانه است که با تزریق عقاید نوین به جامعه و بسترسازی برای طرح اندیشه‌ها، انتقادات و طرح پرسش‌های اساسی به عنوان مولفه‌های اصلی آزادی بیان و نشر اطلاعات صحیح، به تقویت دموکراسی در کشور و تولید دانش اجتماعی می‌پردازند.
اینگونه هم جامعه را از رکود و یکجانبه‌گرایی مطلق و یا نسبی نجات می‌دهد و چه بسا با فرصت‌سازی و  مجال طرح اندیشه‌ها می‌تواند جریان مدیریتی را در کشور چالاک‌تر و کم هزینه‌تر نماید و درمقابل نیز هویت مثبت و مردم‌گرا به مدیریت تزریق نمایند.
احمد افروز- کارشناس رسانه و ارتباطات
قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *